چگونه میتوانید مهارتهای شغلیتان را کشف کنید؟
- دوشنبه 18 فروردین 1399 | 09:14
-
چگونه میتوانید مهارتهای شغلیتان را کشف کنید؟5 از 5 بوسیله 1 رای
یادگیری مهارتهای شغلی از جمله مهمترین فرآیندهایی است که هر فردی برای موفقیت در زندگی و مثمرثمر بودن باید آن را بگذراند و به سادگی از روی آن عبور نکند. حالا سوالی که مطرح میشود این است که چگونه این کار امکانپذیر است؟ اولین گامی که شما باید بردارید این است که کاری را یاد بگیرید تا از طریق آن بتوانید در جامعه اثرگذار باشید. برای این کار باید عزمتان را جزم کنید و به یک نتیجه کلی برسید که واقعا میخواهید چه کاره شوید و خودتان و استعدادتان را میخواهید چگونه کشف کنید. بهتر است بدانید در این دوره و زمانه به اندازه موهای سر شما شغل وجود دارد که از طریق آنها میتوانید موفق و موثر در جامعه باشید. فکر و تجسس کنید، علائق خود را بسنجید و بعد فکرهای خود را به یک نتیجه برسانید و سپس با قطعیت بگوید میخواهید چه کاره شوید. برای این کار هم زیاد عجله نکنید. هم میتوانید زمان مناسب برای کشف خود بگذارید هم میتوانید چند بار نظرتان را عوض کنید. اما حواستان باشد نه فکر کردنتان زیاد طول بکشد و نه دائم از این شاخه به آن شاخه بپرید. آهسته و پیوسته حرکت کنید. به همین منظور تلاش میکنیم در این گزارش به چند نکتهای که به شما برای یافتن مهارتهای شغلی کمک میکند اشاره کنیم تا راهنمای کوچکی باشد و از این طریق بتوانید گامهای بعدی را برای داشتن یک شغل بهتر بردارید.
خودتان را مدیریت کنید
از جمله خصوصیات بارز برای یافتن مهارتهای شغلی، سردرگمی، پریشانی و ترس از آینده است. مهمترین سوال برای چنین اشخاصی این است که هدفشان از زندگی چیست و البته میخواهند بدانند در آینده چه کاره شوند. اما بهتر است خودتان را مدیریت کنید و این را بدانید نداشتن برنامهریزی مناسب، عدم آگاهی از استعدادها و تواناییها، نداشتن مشاور و راهنما و... شما را ناتوانتر و افسردهتر کرده و اجازه نمیدهد به درستی برای کسب مهارت شغلی تصمیمگیری کنید.
از خودتان انتظار فراتر از خودتان نداشته باشید
حتما بسیاری از شما از این دسته از افراد هستید که یک کاغذ جلوی خود میگذارند و برنامهریزی میکنند و از صبح که از خواب بیدار میشوند تا دوباره به رختخواب بروند چه کارهایی انجام دهند! اما بعد از نوشتن، تمام برنامههای خود را به باد فراموشی میسپارید و هیچ کدام از آنها را انجام نمیدهید و بعد از آن هم ناراحت و افسرده میشوید که چرا نتوانستید مانند برنامهتان عمل کنید! مهمترین علتی که شما نمیتوانید برنامههای خود را اجرایی کنید این است که از خود انتظاراتی فراتر از توانایتان دارید و به دلیل عدم آگاهی از توانایی، استعداد و امکانات برای خود برنامهای میریزید که نمیتوانید انجام دهید و با این کار بهترین فرصتهای زندگی و سرمایه خود را هدر میدهید. اما اگر باتوجه به تواناییهای خود یک برنامهریزی اصولی بریزید نه تنها میتوانید به تک تک برنامههای خود عمل کنید بلکه انگیزهای میشود تا برای هر روز بهتر از دیروز برنامه بریزید. به همین منظور از برنامهریزی های ساده که قرار نیست تمام انرژیتان را صرف اجرایی کردن آن برنامه بگذارید شروع کنید و سپس به برنامههای خود هر چند وقت یک بار یک کار جدید اضافه کنید. این کار مانند ورزش کردن است که ابتدا باید از حرکات ساده آغاز و سپس بعد از اینکه بدنتان عادت کرد، حرکتهای دشوارتر را اجرا کنید.
نیاز نیست همه کار یاد بگیرید؛ یک کار را به خوبی یاد بگیرید
این را به خاطر داشته باشید که اگر بتوانید توانایی و استعدادهای خود را کشف کنید و آیندهای روشن برای خود مجسم کنید با اطمینان بیشتری گام برمیدارید و در جهت رسیدن به این آینده روشن و زیبا تمام تواناییها و امکانات خودتان را به کار خواهید گرفت. شمای نوجوانی که میخواهید خود را از افسردگی و بیهودگی رها کنید، باید دنبال کار یا آموختن حرفهای بروید تا اوقات خود را به نحو مناسب پر کنید. اما این به آن معنا نیست که مدام از این شاخه به آن شاخه بپرید و به قول قدیمیها با یک دست چند هندوانه بلند کنید که مطمئنا موفق نخواهید شد. همیشه کارهای بزرگ از همین کارهای به ظاهر کوچک به ثمر رسیده و شکل گرفتهاند. اگر کارهای به ظاهر کوچک به طور مرتب و متناوب انجام گیرند، کارهای بزرگ به وجود میآیند. یک ضرب المثل میگوید: «آدم همه کاره، هیچ کاره میشود.»
استعداد خود را کشف کنید
کشف کردن استعداد شکستن شاخ غول نیست. فکر نکنید حالا که باید چیزی را کشف کنید پس باید کلی آزمون و خطا انجام دهید. ببینید چه کارهایی دوست دارید. مثلا از یک راه ساده شروع کنید. با تجربه کتابهای درسی خود را آزمون و خطا کنید. ببینید به عنوان مثال از درسهای حفظی مانند ادبیات، دین و زندگی، عربی، تاریخ، جغرافیا و... کدام یکی را دوست دارشتید و وقتی آن را میخوانید از آن لذت میبرید. یا در میان درسهای یاد گرفتنی و حل کردنی کدام درسها را دوست داشتید. مثلا از حل کردن سوالات سخت ریاضی و به دست آوردن جواب مسئله لذت میبرید.؟ یا از شیمی و فیزیک و به کار بردن فرمول و از این دست مسائل خوشتان میآید؟ یا اینکه نه از هیچ کدام از این درسها لذت نمیبرید و میبینید همه آنها را به اجبار میخوانید؛ اما در عوض درسهایی مانند هنر، خط و نقاشی را بسیار دوست دارید و البته که در این هنرها هم توانا هستید و میتوانید ساعت ها از یک هنر لذت ببرید و استعداد انجام آن را هم دارید. یا باز هم به هنر علاقه ندارید؛ اما روزشماری میکردید برای زنگهای ورزش و تربیت بدنی. البته از نظر آمادگی جسمانی هم توانا هستید و مثلا در یک رشته مثل فوتبال یا والیبال هم استعداتان خوب است. پس شما بالاخره میتوانید با یکی از این روشها به تواناییهای خود تا حدودی پی ببرید. لطفا نگویید که هیچ کدام از این رشتهها و درسها را دوست ندارید که در این صورت باید بگویم خیلی تنبل هستید و اول از همه به دنبال راهی باشید که تنبلی را از خودت دور کنید. بعد ذرهبین به دست بگیرید و ببینید از چه رشتهای بیشتر خوشتان می آید. آنوقت است که سادهتر میتوانید به سمت مهارت شغلی مدنظر خود گام بردارید.
برنامهای با توجه به تواناییتان بریزید
بنابراین شمای نوجوان باید فعالیت، توانایی و استعدادهایتان را بر روی یک محور اصلی متمرکز کنید، روی آن وقت بگذارید و تا آخر هم آن را دنبال کنید تا به نتیجه برسید. مسلما شما میتوانید بسیاری از کارها و فنون را یاد بگیرید، به شرط اینکه بخواهید و تلاش کنید. البته عاقلانهتر و منطقیتر این است که یک کار را به طور کامل انجام دهید و به ثمر برسانید، بعد سراغ کار دیگری بروید. اگر میخواهید در راه رسیدن به هدف و نقطه موفقیت، مسیری صحیح را طی کنید، باید با برنامهریزی درست و اصولی پیش بروید. کسی که برای خود برنامهای نداشته باشد و بدون برنامه در مسیری گام بردارد، با شکست روبه رو خواهد شد. ضمنا این برنامهریزی باید با توجه به امکانات، تواناییها و موقعیت شما انجام گیرد، نه اینکه دیگران برنامه را برای شما طراحی کند. البته استفاده از تجارب و آموختههای دیگران بسیار خوب است ولی نه اینکه به این بهانه برنامه زندگی دیگران کاملا برای ما دیکته شود. پس یادتان باشد بهتر است از فرصت پیش رو بهره برده و از آن کمال استفاده را ببرید و به دنبال کشف استعداد خود باشید و وقتهای طلایی خود را صرف آموختن کار یا هنری بگذارید. اگر بتوانید در این کار موفق باشید دیگر مجبور نخواهند بود ساعتهای متمادی وقت خودتان را در رختخواب و به خیال بافی بگذرانید و غصه بخورید که چرا به درد هیچ کاری نمیخورید.
لطفا با خودتان صادق باشید
شما وقتی به دنیا میآیید هرگز مشخص نمیشود قرار است چه کاره شوید. شاید دیدن افرادی که شغلی دلخواه دارند انگیزهای باشد شما هم بتوانید به روزی برسید که مانند این افراد از شغلی که انتخاب کردهاید رضایت داشته باشید. معمولا بسياري از افراد جامعه به درستي نميدانند به چه شغلي علاقه دارند. اول از همه و مهمتر از همه این است که لطفا با خودتان صادق باشید. میدانید چه میگوییم؟ یعنی خودتان را گول نزنید. هیچ کس بهتر از خود آدم از نقطه ضعفها و تواناییهایش خبر ندارد. برای همین تهيه كردن فهرستي از نقاط ضعف و قوت ميتواند در رابطه با پیدا کردن شغل مناسب سودمند باشد. شما ميتوانید فهرستي از نقاط قوت خود مثلا قابليت در كار گروهي، روابط عمومي قوي، مهارتهاي نگارشي و... تهيه كنید. نقاط ضعف نيز بايد مشخص شود، مثلا نداشتن تجربه در تايپ كامپيوتري، اينترنت يا زبان انگليسي و... بعد از آن ببینید با چه شغلی راحتتر میتوانید ارتباط برقرار کنید. نگران نباشید اگر دیدید دکتر و مهندسی جزو استعداد و علائق شما نیست هزاران شغل دیگر وجود دارد که شما میتوانید در آنها بهترین باشید.
با خانواده مشورت کنید
برای یافتن استعداد و شغلی مناسب از خانواده خود غافل نشوید که بهترین مشاوران شما خواهند بود. مطمئن باشید والدين و خواهر و برادرهاي بزرگتر از هيچ كمكي به شما دريغ نخواهند كرد. درصورتي كه مشكلي براي شما پيش بيايد به راحتي ميتوانيد از مشورت و كمك فكري اين عده بهرهمند شويد. البته بعضی از پدر و مادرها هم هستند که بدون توجه به علاقه فرزندان خود آنها را مجبور میکنند که به آنچه آنها میخواهند برسند و آن مسیری که خانواده تعیین میکند فرزندشان هم در همان مسیر حرکت کند که البته این کار بسیار غلط است و خانوادهها هم باید این را بدانند که مجبور کردن فرزندشان برای انجام دادن کاری که اصلا به آن علاقه ندارند حتی اگر بهترین موقعیت و شرایط باشد کار درستی نیست و حتما به فرزندشان لطمه خواهند زد.
مطالعه فراموش نشود
درباره شغلهای مختلف مطالعه کنید. کتابهایی که درباره مشاغل مختلف نوشته شده است را تهیه کنید و آنها را بخوانید. حتی بارها بخوانید و ببینید چقدر از آن شغل خوشتان میآید و بعد از اینکه مثلا 2 یا 3 شغل را انتخاب کردید از کسانی که آن شغل را دارند سوال کنید که آیا از شغلشان راضی هستند یا خیر و دلایل آنها را با دقت گوش کنید و اگر تصمیم به انتخاب یک شغل گرفتید از آنها بپرسید آیا شغل مناسبی برای آینده شما خواهد بود تا سرمایه و عمر خود را برای آن بگذارید یا خیر. سعی کنید افرادی را با کمک خانوادهتان انتخاب کنید که مطمئن باشید در پیدا کردن مسیر درست به شما کمک خواهند کرد. شاید یک نفر در یک شغل موفق باشد؛ اما شما در همان شغل نتوانید موفقیتی کسب کنید. پس اگر میخواهید کسی را به عنوان الگو در یک شغل انتخاب کنید ببینید توانایی و استعدادهای او هم با شما یکی هست یا خیر بعد او را به عنوان الگو انتخاب کنید.
- منبع :
- tfshops.com
نظر خود را با ما و بقیه در میان بگذارید